سرخپوستان آمریکا سرگذشت بسیار غم انگیزی داشته اند . متاسفانه تاریخ و فرهنگ آنها در کشور ما چندان شناخته شده نیست . سرخپوستان آمریکا دو ضربه ویرانگر و نابود کننده را از سوی مهاجمان اروپایی - یعنی سفید پوستان مهاجر - به خود دیدند . یکی قتل عام قبایل آنها بود که بدست فرانسوی ها و انگلیسی ها و تا حدودی اسپانیایی ها انجام شد - و خیلی ها تصور می کنند که آمریکایی ها این جنایت را مرتکب شده اند - و دیگری آواره کردن و تبعید نمودن قبایل سرخپوست بود که بعدها و بخصوص در نیمه دوم قرن نوزدهم بدست دولت مرکزی آمریکا انجام گرفت . اروپاییان سرخپوستان را می کشتند تا اموال و املاکشان را غارت و تصاحب کنند و آمریکایی ها آنها را کوچ می دانند تا در سرزمینهایشان راه آهن سراسری آن کشور را بنا کنند و یا بجای چراگاههای آنها کشتزارهایی عظیم و باغهایی انبوه را برای خود بسازند . این دو زخم بر دل سرخپوستان ماند و علیرغم شرمساری و جبران کردنهای بعدی دولتهای مرکزی آمریکا رنج و اندوه مردمان سرخپوست هرگز التیام نیافت . بعد از آن همه " کشتار و کوچ " جمعیت سرخپوستهای آمریکا بشدت کم شد و نسلهای بعدی آنها - و بویژه در پنجاه سال اخیر - نیز خود را در سرزمین نیاکانشان غریبه احساس کردند و از عرصه های مهم زندگی اجتماعی - فرهنگی و سیاسی آمریکا کناره گرفتند . اکنون بیشتر سرخپوستان شمال آمریکا در ایالت داکوتا و بیشتر سرخپوستان جنوب آن بیشتر در ایالت آریزونا ساکن هستند و جزو طبقات مستمند آن کشور بشمار می روند. در جریان تلاش ظالمانه دولت آمریکا برای کوچ اجباری سرخپوستان آن کشور برخی از روسای قبایل سرخپوست همراه با مردان و زنان قبیله شان تصمیم گرفتند که در مقابل فشار دولت مرکزی مقاومت کنند . این مقاومت در بسیاری از موارد منجر به جنگ میان سرخپوستان شمال و جنوب آمریکا با دولت مرکزی آن کشور شد . یکی از این قبیله ها " نز پرسه " به رهبری رئیس جوزف ( ۱۸۴۰ -۱۹۰۴ ) بود که نامش به واسطه درستکاری و شجاعتی که داشته در تاریخ آمریکا به نیکی یاد می شود . دولت مرکزی آمریکا قبیله نز پرسه را از منطقه ای نسبتا گرم و خوش آب و هوا بنام دره " والو وا " در اورگان بسوی ایالت آیداهو کوچ داد . اما در میانه راه رئیس جوزف سر به شورش نهاد و راه قبیله اش را بسوی مرزهای کانادا کج کرد و به رو به آن کشور گریخت . رئیس جوزف و قبیله اش تنها کمتر از شصت کیلومتر با مرز کانادا و آغاز یک زندگی آزاد فاصله داشتند که متاسفانه ارتش آمریکا به آنها رسید و با حمله ای نظامی و نابرابر در مقابلشان ایستاد . پس از جنگی بسیار خونین جنگجویان قبیله "نز پرسه" شکست خوردند و در کوههای ایالت مونتانا خود را به ارتش آمریکا تسلیم کردند . نهایتا رئیس جوزف و قبیله اش مجبور شدند که برای استقرار و زندگی در تبعید به ایالت اوکلاهاما بروند . آنها سالهای سال آوارگی و دربدری کشیدند تا اینکه بالاخره در ایالت سرد و دلگیر واشنگتن مستقر شدند . مردمان قبیله " نز پرسه " آنگونه که رئیس جوزف پیش بینی کرده بود دیگر در دنیا روی خوش ندیدند و زندگانی شان همراه با رنج و محنت گذشت . تصویری که می بینید عکسی از رئیس جوزف است همراه با جملاتی که پیش از تسلیم شدنش به ژنرال نلسون مایلز و خطاب به مردان قبیله اش گفته بود . نوشته زیر ترجمه این گفتار است
... رهبران ما کشته شدند ... کودکان کوچکمان از سرما یخ زده اند و درحال مرگند . افراد قبیله ام به تپه ها و کوهها گریخته اند بی هیچ تن پوشی و بی هیچ غذایی .. نمی دانم برسر آنها چه آمده است . شاید که از سرما مرده باشند .. به من فرصت دهید .. بگذارید در این کوهها بدنبال کودکان قبیله ام بگردم .. شاید که در میان مرده ها کسی از آنها را زنده بیابم .. ای بزرگان قبیله ام! فریادهای مرا بشنوید . دلم شکسته است . غمگینم .. با اینهمه درد خورشید چگونه باز بر فراز سرزمین من خواهد تابید؟ من برای حفظ جان مردمم و برای حفظ قبیله ام تسلیم می شوم و از این پس هرگز وارد هیچ جنگی با هیچکس نخواهم شد
... رهبران ما کشته شدند ... کودکان کوچکمان از سرما یخ زده اند و درحال مرگند . افراد قبیله ام به تپه ها و کوهها گریخته اند بی هیچ تن پوشی و بی هیچ غذایی .. نمی دانم برسر آنها چه آمده است . شاید که از سرما مرده باشند .. به من فرصت دهید .. بگذارید در این کوهها بدنبال کودکان قبیله ام بگردم .. شاید که در میان مرده ها کسی از آنها را زنده بیابم .. ای بزرگان قبیله ام! فریادهای مرا بشنوید . دلم شکسته است . غمگینم .. با اینهمه درد خورشید چگونه باز بر فراز سرزمین من خواهد تابید؟ من برای حفظ جان مردمم و برای حفظ قبیله ام تسلیم می شوم و از این پس هرگز وارد هیچ جنگی با هیچکس نخواهم شد
14 comments:
لوله آفتابه در کون عبدالکثیف کون لطیف عبادی
عبداللطیف کونی
عبادی کون سوراخ
عبدل آب دول
عبدل الکثیف کـــــــــــــس کـــــــش
کیر رییس جوزف توی کون عبداللطیف عبادی
خفه شو عبدالکثافت
گه نخور عبدالحماقت
عبدالکیر خر
عبدالکس سگ
عبدالحرامزاده
عبدالجاکش
عبدالکسکش
عبدالکونی لطافت
عبدالآب کیر خر
عبدالبواسیر عبدالپشم کون عبدالسوراخ کون عبدالخوارکسده عبدالبسیج عبدالسپاه عبادی کیر خر کون سگ مادرت را گاییدم عبدالمادرجنده عبدالپدر کونی عبدالکون خر کیر تو کونت خایه مال خامنه ای جاسوس دیوس مادرجنده کون لطیف ات را پاره می کنم کونی کس کش کیر خر سوار عبادی خانم بیار خودم میام می کنمت کسکش کون قحبه کونی عبدل جاکش عبدل کثیف کون لطیف عبادی عبدالکون عبدالخرس کون سوراخ عبدالطیف جاکش خر تو کونت عبادت می کنه طاعات و عباداتت تو کون پدرت خر جاکش لوله آفتابه تو کون مادربزگت کون پدربزرگت رو گاییدم دیوث قرمساق کیر خوار ساک بزن کس کش حزب اللهی کیری کونی جاسوس گه سگ رو تو کس مادرت کون قحبه با اون قیافه کیریت دهنت مثل سوراخ کیر احمدی نژاد سوراخ کونت رو میگام با لوله آفتابه همچین می کنمت که به کیر قورباغه بگی مقام معظم رهبری سپاهی کونی حرومزاده کیری کیر خر سوار شو برو خایه های مصباح رو جلا بده با دست های خودم قبر خمینی رو می کنم استخون کونش رو پیدا می کنم می کنمت تو کونت تا کون شفا بگیره خودم مادر سوراخ فوریت رو گذاشتم نمک نشناس عبدالسوزاک
چه خبره اینجا آه و واویلا
مثل اینکه شما بچه کونی تشریف دارید که این همه فحش اینجا نوشته شده به هر حال گه زیادی خوردی و اگه خودم کیر ندارم کیر رییس جوزف تو کون لطیف عبدلیت باد
متوجه منظورم هستی کونت از تقسیم یک عبدل به دو عبدلک تشکیل شده سوراخت هم که بیانیه میده
تو روحت بسیجی
عجب ما اینجا سر در آوردیم برای عقب نبودن از قافله عبدل کون نشسته مثل سبزی پاک نشده که گل داره و گه چسبان به پشم کون آقای عبادی
اگه کونت رو لطیف کنی واجبی بزنی خریداریم به اقساط دوری پنج قسط
ولی اگه دوست نداری واجبی حنا بزن به کونت تا نرم شه و پشمش هم قرمز بشه مثل محمود شامپانزه ولی قیمت پایین میاد و در ده قسط پرداخت خودت می دونی کون رو لطیف کن که می خوامت عبدل آب دولم واست میاد
بر و بچه های عزیز کیر رییس جوزف رو مصرف نکنید که خودم می خوام عروسش کنم
راستی کونی واسه من آمریکا شناس شدی نشستی سر برج سپتامبر یازده غیبش کردی کون لطیف به کیر رییس جوزف قسم مادرت گاییدس بات اتمام حجت کردم تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی تو کون مرحوم پدربزرگ مادریت که در جنگ جهانی دوم زیر کیر سرباز هندی مرد
Abdul Latif Ebadi
عبداللطیف عبادی
کونی کیر دزد است
امام خمینی
با سلام و صلوات بر کس ننت کونت پاره است عبدلی بیا این را بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور بخور
آب دول لطیف اسم شماست خیلی اسم قشنگی داری به چاه توالت ما هم سر بزن
مرد سرخپوست قوی زن سرخپوست قوی کاندوم قوی خایه سرخپوست ... سرگذشت غم انگیزی بود عبدل
ای عبدل کس‌خل تو که تپه نریده باقی نگذاشته‌ای کیر شادی صدر توی دهانت آقای عبداللطیف عبادی
عبدالجان
اون برجک بکون تو کونت
Abdul Latif Ebadi
Abdol Latif Ebadi
آقای عبادی سوراخ کون تو همه نخلستان باد
مال باراک اوباما رو نخوردی عبدل
میدم احمدی نژاد بکنه اونجات که می سوزه عبدل کون سوراخ هسته خرما تو سوراخت لطیف من
Мне любопытно узнать, что блог системой Вы пользуетесь ? У меня возникли небольшие проблемы с безопасностью в моем последнем месте , и я хотел бы найти что-то более без риска. Есть ли у вас решения? Желаем Вам удачи!
Post a Comment